شرکتها برای تبلیغ خود میتوانند از هزاران نوع هدیه استفاده کنند. نگاهی به موافقان و مخالفان در برخی از موارد حایز اهمیت است:
اقلام خوراکی: اقلام خوراکی جزو رایجترین هدایای شرکتها و جاکلیدی تبلیغاتی هستند که بسیار خوب طراحی میشوند و حتی قابل بردن به منزل نیز هستند. اگر میخواهید به قلبها و مغزها از طریق معدهها دست پیدا کنید! باید بسیار هوشمندانه و مبتکرانه عمل کنید. ضمناً مواظب باشید که هدیهگیرنده موردنظرتان خامخوار نباشد!
اقلام دفتری: جامدادی و وسایل رومیزی دیگر جزو هدایای تبلیغاتی شرکتها هستند که کاربردهای فراوانی هم دارند. باز هم مراقب باشید
. یک خودنویس عالی گرانقیمت با نوع ارزان آن تفاوت بسیاری دارد. حواستان باشد که مقولاتی از این دست باید با دکور اتاق و شخصیت فرد مورد نظرتان جور باشد تا حالت استراتژیک به خود بگیرد.
بلیت برای مسابقات ورزشی و هنری: تهیه بلیت به عنوان هدیه بهخصوص برای مسابقات و برنامههایی که بلیت آنها آسان بهدست نمیآید، یک اتفاق بسیار تأثیرگذار است. البته باید ترجیحات هدیهگیرنده را در زمینههای موردنظر در نظر گرفت.
هدیههای اعتباری: این نوع هدایا هم بسیار مؤثرند چرا که به فرد هدیهگیرنده امکان انتخاب میدهند و او خودش میداند که اعتبار را چگونه هزینه کند.
البته سطح اندک اعتبار در این موارد ممکن است مسألهساز باشد. و باز فراموش نکنید پول نقد دیگر هدیه نیست و برای همیشه حذف شده است. نقطه سرخط!
علاوه بر اینها هدایا توجه به زمان مناسب برای هدیه دادن ملاحظات دیگری هم دارند.
شناخت کارمندان: بسیاری از شرکتها نگران جنبههای تبعیضآمیزی هستند که ممکن است جزو پیامدهای هدیه دادن به یک کارمند باشد و در کل، انتخاب یک فرد خاص هم همیشه دشوار است. به همین دلیل بودجهای در اختیار مدیران شرکتها قرار میگیرد تا در این زمینه هزینه شود.
وقتگذاری فراوان برای اجرای یک پروژه، رضایت بخشیدن به مشتری و اقدامات صرفهجویانه میتواند جزو موارد مناسب برای هدیه دادن باشد. در این موارد هم باید به تناسب هدیه و هدیهگیرنده توجه داشت.
مشتریان: به هدیه، هدیهگیرنده و به اخلاقیات سازمان توجه کنید. با انتخاب مشتری، حالا باید به نوع هدیه و نحوه ارسال آن توجه داشته باشید. بین نیروی فروش و مشتری باید رابطه باشد.
اگر هدیه را افرادی از شرکت به مشتری بدهند که با او در ارتباط مستقیم بودهاند، تأثیر بهتری خواهد داشت. برای مشتری بسیار جالب خواهد بود که ببیند از بخش خدمات مشتری یک شرکت و جاکلیدی تبلیغاتی، هدیه دریافت میکند.
هدیه؛ نگاهی متفاوت – کاسه جایی رود که باز آرد قدح!
انتقال یک جانبه پول، اموال و چیزهای دیگر به گیرنده از جانب یک دهنده که ظاهراً نباید پس از دادن آنها ادعایی نسبت به گیرنده داشته باشد.
خوب این میتواند یک تعریف از هدیه دادن باشد. نکتهای که در این تعریف هست، بر فقدان هیچ پیششرطی استوار است، یعنی هدیهدهنده نباید هیچ پیششرطی برای دادن هدیه وضع کند.
اما گاهی وقتها، برخی از هدایا ممکن است طرف مقابل را یعنی طرف هدیهگیرنده را وادار به حمایت از مثلاً یک محصول یا یک خدمت و یا یک برنامه کند (در این صورت باز هم میتوان به آن هدیه گفت؟!)
و باز گاهی وقتها، بعضی از هدایا هم ممکن است هدیهگیرنده را وادار به عمل متقابل سازد و به دیگر زبان او را وادار کند که در همچشمی و رقابت با هدیهدهنده، او هم متقابلاً هدیهای بخرد و این هدیه گرانقیمتتر از هدیه هدیهدهنده هم باشد.
در این حالت میتوان گفت هدیه دادن نه از سر مهر و علاقه بلکه اساساً نوعی نماد است که در یک حالت نمادین متقابل و در محیطی سمبولیک رد و بدل میشود و بیشتر به یک فضای اقتصادی شبیه است تا فضایی مبتنی بر روابط خالص انسانی.
به عبارت بهتر در چنین حالاتی، هدیهگیرنده باید آن را در چارچوب درآمد خود هضم و درک کند و به فکر جایگزین آن برای فرستادن به میدان طرف مقابل باشد و به دیگر سخن فکر پشتوانه مالی دریافت آن را از همان لحظات اول پذیرش آن، لحاظ کند و به همین خاطر است که موضوع در قالب سازمانی به تخصیص بودجه برای هدیه دادن ختم میشود و هدیه میشود یک مقوله کاملاً اقتصادی و با حساب و کتاب و در واقع آدم را به یاد این ضربالمثل معروف میاندازد: که کاسه جایی رود که باز آرد قدح!
شما که هدیه میدهید به این موضوعات چطور نگاه میکنید؟
– هدیه شما علامت توجه به طرف مقابل است یا عاملی که قدرت و مکنت شما را به رخ هدیهگیرنده میکشاند؟
– هدیه شما طرف را به نگرانی از نقض قواعد بازی میکشاند یا اینکه به او آرامشخاطر میدهد؟
– شما دارید هدیه میدهید، یا پاداش رفتار موردنظرتان را از طرف هدیهگیرنده؟
– و بالاخره باز میتوان پرسید که دارید هدیه میدهید یا قرض؟ دیگر هدیهگیرنده را مجذوب خودتان میکنید یا وامدار خودتان؟ دارید به دیگران راه و رسم زندگی کردن را میآموزید یا راه و رسم وابستگی به دیگران را؟