جن و جن گیری از نظر آیات قرآن و روایات وجود دارد و درباره این موجود ناپیدا سخن گفته شده است ولى مى دانیم مردم عوام و ناآگاه خرافات زیادى درباره این موجود ساخته اند که با عقل و منطق سازگار نمی باشد و به همین جهت یک چهره خرافى و غیر منطقى به این موجود داده که وقتى کلمه جن گفته مى شود مشتى خرافات نیز با آن تداعى مى شود از جمله اینکه آنها را با اشکال غریب و عجیب و وحشتناک، و موجوداتى دم دار و سم دار!
موذى و پر آزار، کینه توز و بد رفتار که ممکن است از ریختن یک ظرف آب داغ در یک نقطه خالى، خانه هایى را به آتش کشند! و یا کشتن و گرفتن آن ها و موهومات دیگرى از این قبیل.
موجودی که از نظر فیزیکی وجود ندارد چطور می تواند کشتن آن صورت بگیرد! این ها خرافه ها و شایعاتی است که با ماهیت جن سازگار نمی باشد. جن اصلا جسم ندارد و جسمانی نیست و همانطور که با توجه به آیات بیان شد از آتش است و این آتش از جنس آتش عنصرى نیست؛ زیرا از خود گرما برون نمى دهد.
به هر حال از یک سو قرآن کلام ناطق صادق، خبر از وجود جن با ویژگیهایى که در بالا ذکر شد داده است، و از سوى دیگر هیچ دلیل عقلى بر نفى آن وجود ندارد، بنا بر این باید آن را پذیرفت، و از توجیهات غلط و ناروا باید بر حذر بود همانگونه که از خرافات عوام در این قسمت باید اجتناب کرد.
مفهوم دیگر جن
این نکته نیز قابل توجه است که جن گاهى بر یک مفهوم وسیعتر اطلاق مىشود که انواع موجودات ناپیدا را شامل مىشود، اعم از آنها که داراى عقل و در کند و آنها که عقل و درک ندارند، و حتى گروهى از حیواناتى که با چشم دیده مىشوند و معمولًا در لانهها پنهانند، نیز در این معنى وسیع وارد است.
شاهد این سخن روایتى است که از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: «خداوند جن را پنج صنف آفریده است: صنفى مانند باد در هوا (ناپیدا هستند) و صنفى به صورت مارها، و صنفى به صورت عقربها، و صنفى حشرات زمیناند، و صنفى از آنها مانند انسانند که بر آنها حساب و عقاب است.» «سفینة البحار» ج 1 ص 186 (ماده جن)
با توجه به این روایت و مفهوم گسترده آن، بسیارى از مشکلاتى که در روایات و داستان ها در مورد جن گفته مىشود، حل خواهد شد.
مثلاً در بعضى از روایات از امیرمۆمنان على علیهالسلام مىخوانیم که فرمود: لا تشرب الماء من ثلمة الاناء و لا من عروته فان الشیطان یقعد على العروة والثلمة: «از قسمت شکسته ظرف و طرف دستگیره آن آب نخورید زیرا شیطان، روى دستگیره، و قسمت شکسته مىنشیند»
با توجه به اینکه «شیطان» از «جن» است، و با توجه به اینکه جاى شکسته ظرف، و همچنین دسته آن محل اجتماع انواع میکروبها است، بعید به نظر نمىرسد که «جن و شیطان» به «مفهوم عام» اینگونه موجودات را نیز شامل شود. (دقت شود)
کلام آخر:
اصل وجود جن بنا بر آیات و روایات فراوان قابل انکار نیست ولی جزئیات وجودی و مباحث دیگر مرتبط با آن به گونه ای با خرافات و اوهام آمیخته است که اعتمادی بر آن ها نیست.
در حالى که اگر موضوع وجود جن از این خرافات پیراسته شود، اصل مطلب کاملاً قابل قبول است، چرا که هیچ دلیلى بر انحصار موجودات زنده به آنچه ما مىبینیم
نداریم، بلکه علماء و دانشمندان علوم طبیعى نیز مىگویند: موجوداتى را که انسان با حواس خود مىتواند درک کند، در برابر موجوداتى که با حواس قابل درک نیستند ناچیز است.
تا این اواخر که موجودات زنده ذره بینى کشف نشده بود، کسى باور نمىکرد که در یک قطره آب، یا یک قطره خون، هزاران هزار بلکه میلیون ها و میلیاردها موجود زنده باشد که انسان قدرت دید آنها را نداشته باشد.
و نیز دانشمندان مىگویند: چشم ما رنگ هاى محدودى را مىبیند، و گوش ما امواج صوتى محدودى را مىشنود، رنگ ها و صداهائى که با چشم و گوش ما قابل درک نیست بسیار بیش از آن است که قابل درک است.
وقتى وضع جهان، چنین باشد چه جاى تعجب که انواع موجودات زندهاى در این عالم وجود داشته باشند که ما نتوانیم با حواس خود آنها را درک کنیم، و وقتى مخبر صادقى مانند پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و قرآن کریم از آن خبر دهد چرا نپذیریم؟
به هر حال از یکسو قرآن کلام ناطق صادق، خبر از وجود جن با ویژگی هائى که در بالا ذکر شد داده است، و از سوى دیگر هیچ دلیل عقلى بر نفى آن وجود ندارد، بنابراین باید آن را پذیرفت، و از توجیهات غلط و ناروا باید بر حذر بود ، همانگونه که از خرافات عوام در این قسمت باید اجتناب کرد.
جن موجودى است که از شعله آتش آفریده شده است
جن موجودى است که از شعله آتش آفریده شده، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است و داراى علم و ادراک و تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال است.
واژه «جنّ» ۲۲ بار در قرآن ذکر شده، و روی هم الفاظ « جنّ، جانّ و جِنّه 3۲ بار در ۳۱ آیه آمده است. در کتابهای آسمانی دیگر نیز به نامهای «جنّ، جانّ، ابلیس، شیطان و شیاطین» نام برده شده است.
جن در لغت
در مفردات، راغب اصفهانی در معنای جنّ آورده است: اصل کلمه جنّ «پنهان و پوشیده بودن شئ از حواسّ است. به کودک در شکم هم از آن جهت «جنین» گویند که ناپیداست و «مجنون» از آن جهت که آثار و نشانی از عقل در او دیده نمی شود، و «جُنّ» به معنی سپر که جنگجو سر و گردن خود را با آن می پوشاند.
آیات قرآن کریم درباره ویژگیهای جنها
«جن» چنانکه از مفهوم لغوى این کلمه به دست مىآید ، موجودى است ناپیدا که مشخصات زیادى در قرآن براى او ذکر شده، از جمله اینکه:
1- موجودى است که از شعله آتش آفریده شده، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است، (وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ) (الرحمن- 15)
2- داراى علم و ادراک و تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال است. (آیات مختلف سوره جن)
3- داراى تکلیف و مسۆولیت است (آیات سوره جن و سوره الرحمن).
4- گروهى از آنها مۆمن صالح و گروهى کافرند (وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِکَ کُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا). (جن 11)
5- آنها داراى حشر و نشر و معادند (وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا). (جن 15)
6- آنها قدرت نفوذ در آسمان ها و خبرگیرى و استراق سمع داشتند، و بعداً ممنوع شدند (وأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا). (جن 9)
7- آنها با بعضى انسان ها ارتباط برقرار مىکردند و با آگاهى محدودى که نسبت به بعضى از اسرار نهائى داشتند ، به اغواى انسانها مىپرداختند (وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا). (جن 6)
8- در میان آنها افرادى یافت مىشوند که از قدرت زیادى برخوردارند، همانگونه که در میان انسانها نیز چنین است (قَالَ عِفْریتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِکَ وَإِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ) «عفریتى از جنّ گفت: «من آن را پیش از آنکه از مجلس خود برخیزى براى تو مىآورم و بر این [کار] سخت توانا و مورد اعتمادم.»! (نمل 39)
9- آنها قدرت بر انجام بعضى کارهاى مورد نیاز انسان را دارند
وَمِنَ الْجِنِّ مَن یَعْمَلُ بَیْنَ یَدَیْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ ... یَعْمَلُونَ لَهُ مَا یَشَاء مِن مَّحَارِیبَ وَتَمَاثِیلَ وَجِفَانٍ کَالْجَوَابِ): «گروهى از جن پیش روى سلیمان به اذن پروردگار کار مىکردند، و براى او معبدها، تمثالها، و ظروف بزرگ غذا تهیه مىکردند» (سبا 12- 13)
10- خلقت آنها در روى زمین قبل از خلقت انسانها بوده است (وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ) (حجر 27)
جن واژهای عربی و به معنی «موجود پنهان و نادیدنی» است. در عرف فارسی «اَجِنّه» جمع جن شمرده میشود. در عربی جمع واژه جن، جِنان است و نوع آن جِنَّه. در فرهنگ فارسی دکتر محمد معین، به معنای «موجودی متوهم و غیر مرئی، پری» آمدهاست. به آنکه مورد اذیت و آزار جنّیان واقع شده جن زده[۱] یا مجنون[۲] گویند.
در یک دیدگاه وسیع به هر موجود ماوراءطبیعهای که از دیدگاه انسان مستور است، جن میگویند. مانند فرشتهها، شیطانها. اما اصطلاحاً و بنا بر باور برخی از مردم، جنها (اجانین) گروهی از موجودات زنده، دارای احساسات و تفکر و معمولاً نامرئی از جهان آفرینش هستند که هزاران سال پیش از خلقت بشر از آتش خلق شدهاند.
جن از دیدگاه مذاهب
اسلام
شکلی خیالی از مهر یا نگین سلیمان که در داستانها به وی نیرویی برای تسلط بر جنیان میبخشید.
پارهای از باورهای مسلمانان پیرامون جن از قرآن سرچشمه میگیرد. در قرآن جن موجودی توصیف شده که «از آتش (نار) آفریده» شدهاست.[پانویس ۱] جن دارای دو جنس نر و ماده[پانویس ۲] و دارای علم و ادراک معرفی شدهاست.[پانویس ۳] همچنین به آنان ویژگیهای اخلاقی داده شده[پانویس ۴] و مواردی از تماس آنها با انسان را متصور شدهاست.[پانویس ۵] به روایت قرآن جن «از پیش از آفرینش انسان» بر روی زمین میزیستهاست.∗ در کل جن بیست و دو مرتبه در قرآن تکرار شده و دارای سورهای به همین نام است. هم چنین چنانکه در قرآن گفته شده، شیطان رجیم یا همان ابلیس از جنس جن است. در سوره نمل (مورچه) در کتاب قرآن در آیه ۱۷ به این مورد اشاره شدهاست که سلیمان نبی بر سپاهیانی از جن تسلط و آنها را در خدمت خود داشتهاست. نیز در آیه ۳۹ از سوره نمل به توانایی خارق العادهٔ این موجودات اشاره میشود.
آنگونه که در بخشی از کتاب «در محضر استاد» که به پرسش و پاسخهایی با آقای علامه طباطبایی(شیعه)میپردازد، به نقل از او، عمر این موجودات بسیار بیشتر از عمر انسانها بوده و جمعیتشان نیز از جمعیت انسانها بیشتر است. در همین کتاب اشاره شدهاست که سپاهی از جنها به رهبری زعفر در واقعه کربلا به کمک حسین بن علی آمد ولی حسین کمک او را نپذیرفت. او نوشتهاست: یکی از جنگهای امام علی علیه السّلام با جن (نصیبین) بود. همچنین در تفسیر المیزان درباره پناهنده شدن مردم به جن، نوشته: «مراد از پناه بردن انس به جن بطوری که گفتهاند این است که در عرب رسم بوده وقتی در مسافرت در شب، به بیابانی برمیخوردند از شر جانوران و سفیهان جنی به عزیز آن بیابان که سرپرست جنیان است پناه میبردند و میگفتند: من پناه میبرم به عزیز این وادی، از شر سفهاء قومش» به گفته علامه طباطبایی: «تقسیم آیه مبارکه بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ در مربعات به حروف ابجد، برای رفع جنیان و افراد مبتلا به جن مفید است».
ابن خرم در کتاب الفصل مینویسد: «طایفه جن امتی هستند دارای عقل، فکر و قدرت تمیز که به ایشان از طرف خدا وعده و وعید نازل شده و آنها نیز پذیرفتهاند. آمیزش میکنند اولادی از آنها بوجود میآید و مرگ نیز آنها را در بر میگیرد و چون جسمشان زود فنا میشود احتیاج به قبرستان ندارند و تمامی مسلمانان نیز بر این امر توافق و اجماع دارند جنیان دارای اجسام لطیف، شفاف و هوائی هستند یعنی زندگی در هوا و زمین برای آنها امکان دارد زیرا عنصر آنها از آتش است. همچنانکه عنصر انسانها از خاک است»
صدر المتالهین شیرازی معروف به ملاصدرا مینویسد: «جن را وجودی در این جهان حس و وجودی در جهان غیب و تمثیل (عالم مثال) است، اما وجودشان در این جهان هیچ جسمی که آن را نوعی از لطافت و اعتدال باشد نیست، جز آن که روحی در خور آن و نفسی که از مبدا فعال بر آن اضافه شدهاست میباشد آنان بدنهای لطیفی دارند که در لطافت و نرمی متوسط بوده و پذیرای جدائی و گرد آمدن است، چون جدا گشت، قوامش نازک و حجمش لطیف گشته و از دیگرن پنهان میگردد»
در آیه ۱۳۰ سوره انعام، آمده: «یا معشر الجن و الانس الم یاتکم رسل منکم» یعنی: «ای گروه جن و انس! آیا پیامبرانی از بین شما برای شما نیامدند؟» که ظاهرا و بنا به نظر بسیاری از معتقدان به دین اسلام، آیه مذکور نشان دهنده این است که جنها پیامبرانی از جنس خودشان هم داشتهاند. در آیه ۶ سوره ناس عبارت من الجنة و الناس آمدهاست
مسیحیت
آنگونه که از باورهای مسیحی برمی آید مسیحیان به وجود جن و جن گیری معتقد بوده و آنها را «ارواح خبیث» یا «ارواح شیطانی» میدانند. در بسیاری از آیات عهد عتیق و عهد جدید از جن، اجنه و شیطان و ابلیس به صراحت نام برده شدهاست از جمله لاویان ۱۹:۳۱ و ۲۰:۶، اول سموئل ۲۸:۳ و ۲۸:۹ و ۲۸:۷ اول تواریخ ۱۰:۱۳، متی ۴:۱ و ۱۲:۲۲، لوقا ۴:۵ و ۸:۱۲، یوحنا ۸:۴۴ و بسیاری آیات دیگر. ضمنا جنگیری جزء اموری است که کلیسای کاتولیک به صورت تخصصی آن را انجام میدهد و در حال حاضر پاپ بندیکت شانزدهم از آن حمایت میکند و انجمن بینالمللی جن گیران برای همین موضوع توسط پدر گابریل آمرث تاسیس شدهاست.[۳] برخی گمان میکنند درباره ماهیت آنها در بین عامه مردم غلو شده و تصویری ترسناک از آنان ترسیم شدهاست.
ایرانیان
در باور برخی افراد، جنها تنها در شب، تاریکی، تنهایی و در محلهایی مانند گرمابه، آب انبار، پستو و ویرانه و بیابان وجود دارند. در باور عامه، جن به شکل انسان است با این تفاوت که پاهایش مانند بز، سم دارد. مژههای دراز او نیز با مژهٔ انسان متفاوت است و رنگ موی او بور است. همزمان با زاده شدن هر نوزاد انسان، بین اجنه نیز نوزادی به دنیا میآید که شبیه نوزاد انسان است اما سیاه و لاغر و زشت که این موجود را همزاد آن طفل میخوانند.
بنابر باور برخی، نه تنها باید پیش از ریختن آب جوش روی زمین «بسم الله» گفت، بلکه حتی پیش از ریختن آب سرد، پرت کردن چیزی و هر کاری که میتواند به یک موجود فرضی در محل آسیب برساند یا برای او اهانت آمیز باشد (مانند انداختن آب دهان و...) نیز باید «بسم الله» گفت. و ذکر این عبارت برای دور کردن جنها از محل و ایمن ماندن از آسیب احتمالی آنها موثر است. البته عدهای نیز متعقدند که ذکر «بسم الله» به تنهایی چاره ساز نیست و حتی نوعی دعوت از آنان محسوب میشود و حتماً باید عبارت را کامل و به صورت «بسم الله الرحمن الرحیم» به کار برد.
در تهران قدیم عدهای از ساکنان را عقیده بر این بود که گاه و بیگاه در مواقع معین در حمامها جنها رفت و آمد میکنند و با احتیاط قدم به حمام میگذاشتند، مخصوصا شبها خیلی با ترس و وهم در حمام وارد شده و خود را شستشو میکردند. گویند مظفرالدین شاه از همینگونه افراد بود …معی را عقیده بر این بود که جنها گاهی برای اغفال و فریب مردم و کشانیدن آنها به حمام، زودتر از موعد مقرر در بوق حمام میدمند … مردم برای رفع و دور کردن اجنه به بعضی عوامل متوسل میشدند و از جمله جام چهل کلید و این جام از برنج ساخته شده بود و دستهای داشت که آن را سوراخ میکردند و بر چهل پاره برنج یا مس بعضی کلمات را حک میکردند، ضمنا بعضی دعاها را به خط خوش به روی جام میکندند.[۴]
پانویس
↑ «الرحمن»، ۱۵. قرآن.
↑ «الرحمن»، ۵۶.
↑ «جن»، ۱۱.
اولین انسانی که خلق شده حضرت آدم (ع) می باشد و همه ی ما از نسل آن حضرت هستیم و آن حضرت را ابوالبشر یعنی پدر تمام انسان ها می گویند . آیا اجنّه هم این چنین پدری دارند که دیگر اجنه از نسل او باشند ؟
بلی ، اجنه نیز دارای پدری هستند که اولین مخلوق جن می باشد و نام او « شومان » است . در روایتی شخصی از حضرت علی (ع) پرسید : « پدر اجنه کیست ؟ » حضرت در جواب آن شخص فرمودند : « نام پدر اجنه ، شومان است . »
اجنه از نظر خلقت و ترکیب همانند انسانها که دارای شکل ها ، نژادها و رنگهای مختلف هستند ، دارای انواعی هستند که از جمله آنها عبارتند از :
1. جن : « اذا اراد العرب الجنّ خالصاً » ، وقتی عرب وجود جن را به تنهایی در نظر بگیرد لفظ جن را بکار می برد .
2. عامر : به گروهی از اجنه گفته می شودکه با مردم نشست و برخاست دارند و با آنان زندگی می کنند .
3.شیطان : به گروه بد ذات و خبیث اجنه گفته می شود .
4.عفریت : به آن گروه از اجنه می گویند که دارای مقام و منزلت والایی بوده و از قدرتهای فوق العاده ای بهره مند هستند . از امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند : « اجنه امیرانی دارند که به آنها عفراء می گویند .»
اگر از قدرت تسلتطون به جن ها مطمینید.میتونید حتی فکر تمسخر رو هم از ذهنتون بیرون کنید.
از دخالت جن ها در زندگیتون نکرانی ندارید ز برای ارتباط با جن ها هنوز هم مصر هستید.
باید با یکی دیگر از ملزومات این ارتباط آشنا بشید.کسانی که قصد ارتباط با جن ها رو دارند. باید اعصاب و قلب قوی داشته باشند.صحنه های دلخراش و ترسناک:آشفتشون نکنه.و جرات زیادی داشته باشند.
جن ها موجوداتی بی اندازه حساس هستند.واکثرا اخلاق تندی دارند. محبت و حشمشون در منتها درجه است. برای همین باید در مورد جن ها با احتیاط زیادی رفتار کرد.
در علوم خفیه هم پله پله و مرحله به مرحله سطح آگاهی و قدرت بالا میره.
در شروع هر مرحله حقایق تلحی در مورد ارتباط با دنیای {ماورالطبیعه}به شما گفته میشه و بعد
شما باید تصمیم بگیرید که ادامه بدبد و به مرحله بالاتر برسد یا نه.
مطالب ارتباط با جن.ذره ای از همون حقایق تلخ هستند. و مینویسم تا این شوق و اشتیاق اولیه که طبیعیه و در همه نو آموزهای علوم خفیه هست. کمی تعدیل بشه. شما در هیچ کتابی نمی توانید مطالبی راجع به محدودییتهای ارتباطی که جنها ایجاد میکنند پیدا کنی.
تنهایی در زندگی شخصی. ازدواج برای کسانی که وارد دنیای جنها بشن خطرناک و سخته. اولن بخاطر اینکه ممکنه مجبور به مخفی کردن تمام حقایق و مکنونات قلبی و آگاهی ها از همراه زندگیتون باشید. بعد هم بخاطر اینکه هر خطای کوچکی که باعث دلخوری یا دشمنی جنها بشه، خطری برای زندگی خانواده و عزیزان شماست.خودخواهی نیست که آدم برای تنها نبودن خودش دیگری رو با خطر مرگ روبرو کنه؟ بگذریم از عوارض دیگه ی این وادی که مثلا می تونه شما رو دچار مشکلی مثل "پرش" کنه که اون وقت تحمل کردن موجودی که معلوم نیست خودشه یا در حال "پرش" صبوری زیاد می خواد!