به همان اندازه که افزایش وزن بیش از حد، می تواند مشکلاتی را برای سلامتی به وجود آورد. اگر کاهش وزن شما بیش از حد باشد ، در معرض کمبود انواع مواد مغذی می باشید و این خود دلیلی است برای ابتلا به کم خونی ، پوکی استخوان ، بیماری های پوستی، ضعف عضلانی، پریشانی
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «میهن صنعت»، به همان اندازه که افزایش وزن بیش از حد، می تواند مشکلاتی را برای سلامتی به وجود آورد. اگر کاهش وزن شما بیش از حد باشد ، در معرض کمبود انواع مواد مغذی می باشید و این خود دلیلی است برای ابتلا به کم خونی ، پوکی استخوان ، بیماری های پوستی، ضعف عضلانی، پریشانی، اضطراب، تنبلی و بالاخره خستگی بیش از حد .
ابتدا مطمئن شوید که لاغر هستید!
برای این کار ابتدا BMI تان را حساب کنید . وزنتان را بر حسب کیلوگرم و قدتان را برحسب متر اندازه گیری کنید . حال وزن خود را تقسیم بر قدتان بر حسب متر به توان 2 کنید .حاصل کسر را که به دست آوردید اگر 18 یا کمتر از آن بود به این مفهوم است که شما لاغر هستید پس این مطلب را از دست ندهید و با ما همراه باشید.
اما اگر حوصله حساب و کتاب های پیچیده را ندارید، راهی برای محاسبه سرانگشتی این که لاغر یا چاق هستید هم وجود دارد. اگر مرد هستید قدتان را به سانتی متراندازه گرفته و از 100 کم کنید حاصل این تفریق وزن تقریبی ایده آل شما را نشان می دهد، اما اگر زن هستید باید قدتان را به سانتی متر اندازه گرفته و به جای 100 از 105 کم کنید البته این که جثه و سن شما چقدر باشد هم در وزن ایده آل تان دخیل است، اما به هر حال این محاسبه، رقمی تقریبی از وزنی که باید داشته باشید را به شما ارائه می دهد.
مهمترین گام برای درمان لاغری یافتن علت آن است.
در اولین گام باید علت لاغری شما مشخص شود زیرا بسته به نوع لاغری راه درمان آن هم متفاوت خواهد بود.
مثلا یکی از دلایل لاغری، بیماری بی اشتهایی عصبی است و بیمارانی که بی اشتهایی عصبی دارند برای چاق شدن باید ابتدا، عوامل استرس زا را در اطراف خود کاهش دهند.
از دلایل دیگر لاغری بیماری پُرکاری غده ی تیروئید است که باعث افزایش سوخت و ساز در بدن می شود. در این صورت هر چقدر هم غذا بخورید به دلیل سوخت و ساز بالای بدن، لاغر می مانید.
یکی دیگر از عوامل لاغری مسئله ارث است . برخی افراد، لاغری را از خانواده های شان به ارث می برند.
آیا کسی که از هر طریقی به کانادا و مهاجرت به کانادا آمده است، باید شغلی را که انتخاب میکند همانی باشد که در پروسه مهاجرت به آن اشاره کرده و یا رزومه داده است؟
پاسخ:
این سوال دو پاسخ دارد. هم آری و هم نه. آری برای برخی روشهای مهاجرتی و نه برای برخی دیگر.
اگر از روشهای کارآفرینی استانهایی به کانادا میآیید که از ابتدا مقیم محسوب نمیشوید مانند کارآفرینی بریتیش کلمبیا، پاسخ بلی است.
شما در واقع باید همان کاری را انجام دهید که در بیزینس پلن نوشته اید تا بتوانید اقامت خود را دریافت کنید.
اما اگر اقامت شما مشروط نیست و از روز اول اقامت دائم میگیرید مانند روشهای اکسپرس اینتری، نیروی متخصص، خوداشتغالی فدرال و ... پاسخ خیر است.
زیرا شما از روز اول مقیم محسوب شده و دیگر هیچ قانونی و هیچ کسی نمیتواند به شما بگوید کدام کار را باید انجام دهید.
شما ممکن است به عنوان هنرمند و از روش خوداشتغالی فدرال و مهاجرت به کانادا آمده باشید اما پس از ورود علاقه ای به ادامه این کار نداشته باشید. میتوانید هر کاری را که دوست دارید انتخاب کنید.
تحصیل کنید، شرکت بزنید، تجارت کنید، بیکار باشید، در رستوران کار کنید و ...
۱- ابتدا باید بدانید چقدر کالری نیاز دارید تا به وزن دلخواه خود برسید.
۲- تنوع(یعنی از گروه های غذایی مختلف استفاده کنید) و تعادل(به مقدار کافی از هر گروه غذایی استفاده
کنید) را در برنامه غذایی خود رعایت کنید.
۳- در صبحانه خود نان سبوس دار و کره بادام زمینی را وارد کنید.
۴- از کره بادام زمینی استفاده کنید. می توانید از بستنی ها و یا غذاهای صبحانه آماده دارای بادام زمینی
استفاده کنید و یا بادام زمینی را با میوه و سبزیجات میل کنید.
۵- بعد از صبحانه و بعد از ظهر خوراک مختصری را فراهم آورید. توجه کنید که این خوراک نباید از تنقلات باشد.
شما می توانید آجیل یا میوه خشک را به عنوان خوراک مختصر میل کنید.
۶- با افزودن سیب زمینی سرخ شده، استیک ماهی و مرغ سرخ شده، رژیم سالم خود را به رژیم ناسالم تبدیل
نکنید. بلکه با مصرف سیب زمینی، ماهی و مرغ پخته شده(آب پز یا بخارپز یا کبابی)، مواد مغذی سالم را به
بدن خود وارد کنید.
۷- ازکره برای پخت سبزیجات استفاده کنید. از مایونز به عنوان سس در ساندویچ استفاده کنید. سس سالاد را
برای مزه دار کردن سالاد به کار برید.
۸- از تخم مرغ برای درست کردن سوپ، سس و نان استفاده کنید. تخم مرغ پخته را به سالاد اضافه کنید.
۹- می توانید با افزودن خامه و پنیر پیتزا به ماهی و مرغ مزه بدهید.
۱۰- پنیر پیتزا را به گوشت، سبزیجات، ماکارونی، سالاد، پوره سیب زمینی و املت بیافزایید.
۱۱- پنیر خامه ای را به روی نان و بیسکویت بمالید. پنیر خامه ای را با سس مخلوط کنید. همچنین می توانید از
پنیر خامه ای به همراه میوه و سبزیجات، یک غذای مقوی و سرشار از انرژی درست کنید.
۱۲- پنیر، بادام زمینی، بادام، پسته، سس های سالاد و میوه های خشک را در برنامه غذایی خود قرار دهید.
۱۳- شیرخشک را در سوپ و سس برای تأمین کالری و پروتئین بیافزایید. شیرخشک را می توانید به شیر،
پودینگ، پوره سیب زمینی، املت و حتی گوشت اضافه کنید.
۱۴- حتماً در یک وعده غذایی از سبزیجات سبز رنگ، ذرت و مواد نشاسته ای استفاده کنید.
۱۵- در هر وعده غذایی،۲ یا ۳ لیوان آب بنوشید. این کار باعث می شود که عمل جذب به راحتی صورت گیرد.
۱۶- تا جایی که می توانید، بنوشید. زیرا نوشیدن باعث می شود که جای خالی بیشتری برای وارد شدن
غذاهای پُرکالری داشته باشید.
۱۷- برای افزایش کالری، شیر و آب میوه بنوشید. از نوشابه ها دوری کنید، زیرا آنها فقط دارای کالری می باشند
و هیچ ارزش تغذیه ای ندارند.
۱۸- شکلات سیاه بخورید. شکلات سیاه دارای آنتی اکسیدان می باشد.
۱۹- ورزش کنید
۲۰- از چهار گروه غذایی در روز مصرف کنید(گروه شیر – گروه نان – گروه سبزیجات – گروه گوشتها)
چاقی کابوس نسل ماست! کابوسی که هر شب زیر سایه رژیمهای جدید غذایی، نزدیک تر و واقعی تر می شود، و هر روز قربانی های بیشتری می گیرد!
اگر شما هم جزو کسانی هستید که از گوشه و کنار، زمزمههایی از خوشاندامی خود می شنوید و با این حال، هنوز فکر می کنید چاق هستید، یا حتی اگر دیگران شما را پوست و استخوان میدانند و با این حال آینه، چربیهای اضافه را به رخ تان میکشد، خودتان را به یک روان پزشک معرفی کنید، چون احتمالا از بیاشتهایی عصبی یا آنورکسیا (anorexia) رنج میبرید!
متخصصان تغذیه، بیاشتهایی عصبی را خودداری از رسیدن به وزن بدنی ایده آل(وقتی وزن آنها پایینتر از حد طبیعی است) و داشتن تصور اشتباه از اندازه و شکل بدن تعریف می کنند.
چربیها و کربوهیدراتها حق ورود به زندگی یک بیمار آنورکسی را ندارند! این بیماران سعی می کنند از طریق گرسنگی کشیدن، استفراغ عمدی، ورزش بیش از اندازه و خوردن ملینها و قرصهای لاغری از وزن خود بکاهند.
پوست خشک و ترک پوستی، اولین ره آورد آنورکسیا هستند که با پایین بودن دمای بدن و فشار خون پایین و کند کاری قلب، مجموعه ای کامل از بیماری ها را ترتیب می دهند. به این ها باید عوارضی مثل پوکی استخوان، بی خوابی، عصبی بودن، توقف قاعدگی در دختران، بیماری های قلبی، لرزش بدن، مشکلات گوارشی، کم مویی و... را هم اضافه کنید، تا مجموعه کامل تری از امراض وابسته به بی اشتهایی روانی به دست آورید.
دکتر عزت اله کردمیرزا، روانشناس و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی در این باره می گوید:
"بیماران مبتلا به آنورکسیا (بیاشتهایی روانی) معمولاً ترسی فراگیر از چاق شدن دارند. به طوری که حتی وقتی وزن آنها پایینتر از حد طبیعی است، دچار اختلال در تصویر بدنی از خود می شوند. احساس بد ریختی دارند و بر لاغر شدن خود پافشاری می کنند."
"انکار" مُهری است که به تک تک رفتارهای این بیماران می خورد. این بیمار تحلیل رفتگی خود را انکار می کند و اکثر رفتارهای غیرعادی خود را که منجر به کاهش وزن می شود، در خفا انجام می دهد. مثلاً معمولاً از غذا خوردن با اعضای خانواده، یا در مکانهای عمومی پرهیز می کند، چون در این صورت، علایم رفتاری بیماری شان آشکار می شود.
آمار و ارقام، آنورکسیا را بیشتر سهم زنان می دانند و در این بین، بیشترین شیوع آن را در اواسط تا اواخر نوجوانی یعنی14 تا 18 سالگی جستجو می کنند.
دکتر کردمیرزا می گوید: "بیماران مبتلا به بیاشتهایی روانی ممکن است از نظر اجتماعی منزوی باشند و علایم افسردگی را نشان دهند. به طوری کهاختلال افسردگی اساسی یا افسردگی خویی تقریباً در 50 درصد بیماران مبتلا به بیاشتهایی روانی گزارش شده است."
اگر دنبال زمینه های روانی ماجرا بگردید، می شنوید: " اختلالات خوردن اغلب نشانه ای از وجود مشکلاتی از قبیل کمال گرایی افراطی، فقدان مهارت های ابراز وجود یا پایین بودن احساس ارزشمندی است."
او ادامه می دهد: " در مورد درمان این بیماری، روان درمانی نتیجه بهتری نسبت به دارو درمانی دارد. البته داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای، اشتها و وزن را افزایش می دهند و افسردگی همراه با این اختلال را درمان می کنند. شواهدی نیز وجود دارد که الکتروشوک (ECT) در بعضی از موارد برای بی اشتهایی روانی و اختلال افسردگی مفید است."
سه خصوصیت عمده، فرد مبتلا به بی اشتهایی روانی را از خانم های لاغر جدا می کند:
- داشتن وزنی معادل 85 درصد کمتر از آنچه که برای سن و وزن فرد، نرمال محسوب می شود.
- داشتن ترس شدید از اضافه وزن که این ترس با کم شدن وزن کاهش نمی یابد.
- تصور داشتن هیکلی بد قواره، حتی هنگامی که بسیار لاغر هستند. معمولاً به طور مدام خود را وزن می کنند. اغلب سایز بدن خود را اندازه گیری می کنند و در آینه منتقدانه به خود می نگرند.
لاغری ممنوع!
مرگ یک مانکن برزیلی(170 سانتی متر قد و فقط 38 کیلوگرم وزن!) در اثر عفونت ناشی از بی اشتهایی عصبی که بعد از مرگ همتای اروگوئهای او که دچار نارسایی قلبی شده بود، اتفاق افتاد، اعتراض متولیان بهداشت را برانگیخت، تا آنجا که حتی سازمان بهداشت جهانی هم واکنش نشان داد و در گزارشی نگرانی خود را از کم وزنی بیش از حد دختران جوان و گرسنگی کشیدن مفرط آنها برای تقلید از مدلها، اعلام کرد.
در واقع، شرکتهای مد مجبور شدهاند در انتخاب مانکنهای خود شاخص جدیدی در نظر بگیرند. طبق قانون این کشور مدلهایی که شاخص توده بدنی(BMI) کمتر از 18 داشته یا سن آنها کمتر از 16 سال باشد، از شرکت در این نمایشها محروم می شوند.
در انگلیس تقریباً 5 تا 10 درصد زنان 14 تا 24 ساله از بیماری آنورکسیا رنج می برند و حتی به گفته پژوهشگران انگلیسی سن ابتلای این بیماری پایین آمده و کودکان 8-7 ساله را هم گرفتار کرده است!
به تازگی کشور ایتالیا هم با وجود مقاومتهایی که متولیان مد در ابتدا نشان دادند، بالاخره به جمع این کشورها پیوست. در ایتالیا دو میلیون نفر به بیماری های ناشی از گرایش به لاغری دچارند و 60 درصد نوجوانان ایتالیایی دوست دارند از آنچه هستند لاغرتر باشند!
آرزو رستمزاد
همیشه به بحث چاقی و رژیمهای کاهش وزن بیشتر پرداخته میشود در حالی که اضافه کردن وزن برای لاغرها به مراتب دشوارتر است. این بار مخصوص کاربرانی که مشکل لاغری دارند میهمان دکتر مجید حاجی فرجی، متخصص تغذیه و رئیس انستیتو تحقیقات تغذیه کشور شدیم تا برای حل این مشکل از تخصص و تجربیاتشان بشنویم . با ما همراه باشید...
تبیان : آقای دکتر لطفاً در ابتدا، کمی دربارهی لاغری برای ما توضیح دهید.
وقتی افراد به ما مراجعه میکنند و میگویند که لاغرند،ابتدا بررسی می کنیم که تشخیص، تشخیص خودشان است یا تشخیص بالینی؟ معمولاً برای افراد بزرگسال تعریفی بر اساس BMI یا شاخص تودهی بدنی مطرح است که اگر این عدد زیر 18 باشد، بسته به این که از زیر 18 تا چه عددی باشند به آن underweight یا کم وزن گفته میشود و لاغری هم از همین جا مشخص میشود.
روش محاسبهی BMI، کیلوگرم وزن بدن تقسیم بر مجذور قد به متر میباشد که با توجه به سن و قد فرد، تشخیص میدهیم که فرد، لاغر و کم وزن است یا نه.
کم وزنی دلایل مختلفی دارد:
* دلایل ژنتیکی
برخی افراد به صورت ژنتیکی لاغرند؛ یعنی بدون این که هیچ عارضه و بیماریای داشته باشند، حتی خوراک و دریافت غذاییشان نیز بسیار خوب است اما کم وزن هستند. شما در جامعه و خانوادههایتان بسیار میبینید که فردی خیلی خوش خوراک است، فعالیت خوبی هم دارد و همچنان هر چه قدر هم میخورد چاق نمیشود یا کم وزن میگیرد و یا لاغر است.بسیاری از افرادی که مراجعه میکنند؛ به ویژه نوجوانان؛ تصویر ذهنی غلطی از وزن خودشان دارند. یعنی این که فرد به لحاظ روحی، به لحاظ جثهای که دارد، به دلیل وزنهایی که در سنین پایینتر یا کودکی خود داشته به لحاظ دیگرانی که در خانوادهاش یا فامیل میبینید، تشخیص درستی از ظاهرش ندارد.
برخی افراد، عادتاً در خانواده دچار کم خوری هستند؛ یعنی از بچگی بدغذا بودهاند، نسبت به هر غذایی علاقه نشان نمیدهند، بسیاری از غذاها را نمیپسندند،
بسیاری از طعمها برایشان آشنا نیست.
در واقع وقتی مراجعه میکنند میگویند که ما پُروزن هستیم و میخواهیم لاغر شویم و یا لاغریم و میخواهیم پُروزن شویم. این تصویر ذهنی غلط است که دارند و کاملاً خودساخته است.واقعیت این است که وقتی بررسی میکنیم، میبینیم BMI یشان نرمال است، وضعیت بدنی خوبی دارند و وقتی تاریخچهشان را بررسی میکنیم میبینیم که خانوادگی به صورت ژنتیکی لاغرند و هیچ عارضه و علائم بالینی هم ندارند. در این صورت اینها را میگذاریم کنار و میگوییم شما هیچ مشکلی از این بابت ندارید و ساختار و جثهی بدنی شما این است.
اما آنهایی که کم وزن بیمارگونه هستند یعنی از لحاظ بالینی یا پاراکلینیکی دچار مشکل هستند که ابتدا شرایط بالینی،سابقهی خانوادگی، قد و وزن و شاخصههای بدنیشان بررسی میشود، حتی در مورد نوجوانان نمودار رشد دوران کودکی و وزن هنگام تولدشان نیز مورد بررسی قرار میگیرد و هرکس با توجه به شرایط خودش سنجیده میشود نه با دیگری. بعد که مشخص شد کمبود وزن و لاغری دارند آن وقت دنبال عواملش میگردیم. عواملش همانطور که ذکر شد ممکن است ژنتیکی باشد، یا...
* بیماریهای سیستمیک
بیماریهای سیستمیک مثل بیماریهای غدد درونریز مانند تیروئید و یا هیپوفیز(بر مراکز سیری و گرسنگی تاثیر دارد) که خیلی در لاغری نقش دارد. برخی جوانان یا نوجوانان ما که دچار هیپرتیروئیدی هستند معمولاً به صورت افراطی لاغر هستند؛ هر چه قدر به اینها رژیم داده میشود و هر چقدر سعی میکنند اینها را به وزن نرمال برسانند و یا حتی در وزن نرمال هستند یک کمی بالاتر ببرندشان باز موفقیت ندارند. در واقع برای اینها کار زیادی نمیتوان کرد مگر این که تغییرات هورمونی را اصلاح کنیم که این، میسر است؛ یعنی توسط همکاران متخصص غدد و متابولیسم تحت درمان قرار میگیرند و معمولاً در یک مدت کوتاه یا متوسط هم جواب میدهد.
به اینها آموزش داده میشود که عادات غذاییشان به لحاظ نظم غذایی اصلاح
شود. بسیاری از این افراد از صبح تا وعدهی بعدی که گاهاً عقب هم میافتد هیچی استفاده نمیکنند و بسیار گرسنه میشوند و وقتی به وعدهی غذایی اصلی میرسند با ولع شروع میکنند و سریع سیر میشوند. این عادت غلطی است
در خانمها تغییر هورمونهای زنانه هم نقش دارند؛ چه در بلوغ، چه در یائسگی و چه در دوران عادات ماهیانه که آنها نیز به متخصصان زنان و زایمان ارجاع داده میشوند.
* دلایل روانشناختی
اینها نوعاً افرادی هستند که یا بسیار پُراضطراب و پُراسترس هستند، در خانواده باید و نبایدهای زیادی دارند یعنی تحت شرایط کسب شده دچار مشکلات تصویر ذهنی غلط از جسم شدهاند یا واقعاً دچار کاهش وزن شدهاند. اینها هم به همکاران روانشناس ارجاع داده میشوند. اینها باید اول بتوانند مدیریت روحی روانی کنند تا کارها ساده شود.
* کم خوری
بحثهای عادیتری نیز در جامعه وجود دارند. برخی افراد، عادتاً در خانواده دچار کم خوری هستند؛ یعنی از بچگی بدغذا بودهاند، نسبت به هر غذایی علاقه نشان نمیدهند، بسیاری از غذاها را نمیپسندند، بسیاری از طعمها برایشان آشنا نیست. خانوادهها وقتی با اینها برخورد میکنند در عذاباند.
تبیان : در این موارد، چه باید کرد؟
در این جور موارد توصیهی ما یک آموزش خانوادگی است. یعنی اگر در سن کودکی باشند ما به خودشان و خانوادهشان آموزش میدهیم، این آموزشها میتواند:
* آموزش الگوهای غذایی مناسب باشد.
* میتواند تنوع غذایی و طبخ غذاها به روشهای مختلف باشد،
* میتواند تجربهی طعمهای جدید باشد نه یک کلیشههای معمول هفتگی که همهی خانوادهها تجربه میکنند.
سعی کنیم از فستفودها و غذاهای آماده کمتر استفاده شود ،چون یکی از مشکلاتی که غذاهای آماده دارد در عین حال که ممکن است برای این افراد توصیه شود (زیرا پرانرژی هستند) این است که اینها به طعمهای مختلفی که عادت میکنند، الگویشان تغییر مییابد؛ مثل نمک و روغن یا اسانسها و پنیرهای پیتزا که به کار میبرند. البته اینها بسته به شرایط مختلف ممکن است هرچند وقت یکبار برای این افراد پیشنهاد شود اما اگر اینها الگو شود، جلوی اشتهای اینها را در وعدههای بعدی میگیرد لذا علیرغم این که برخی از این افراد فستفودها را خیلی دوست دارند اما با یک تکهی کوچک، خیلی سریع، سیر میشوند و دیگر تمایلی به غذای وعدهی دیگر و غذای سالم ندارند.
لذا به اینافراد آموزش داده میشود که چه غذاهایی را جایگزین کنند ، از چه غذاهایی با چه روش طبخی استفاده کنند که سالمتر باشد.
* به افراد آموزش داده میشود که عادات غذاییشان به لحاظ نظم غذایی اصلاح شود. بسیاری از این افراد از صبح تا وعدهی بعدی که گاهاً عقب هم میافتد چیزی نمی خورند، و بسیار گرسنه میشوند و وقتی به وعدهی غذایی اصلی میرسند با ولع شروع میکنند و سریع سیر میشوند. این عادت غلطی است که در وعدهی بعدی هم دچارش میشوند و این سیکل مدام تکرار میشود و در واقع مشکل را مضاعف میکند.
* توصیهی ما به این افراد این است که غذاها را در وعدههای مکرر و حجم کم مصرف کنند. من معمولاً در شرایط نوجوانی به خانوادهها میگویم که فکر کنند اینها کودک هستند. بچههایی هستند که شما در طول روز باید به کرات به اینها غذا بدهید. تنوع غذایی را حفظ کنید، وعدههای بسیار کوچک اما مغذی به آنها بدهید. بعد از مدتی اینها عادت میکنند که انرژی را سر زمان مناسب دریافت کنند، سریع سیر نشوند، غذا را پس نزنند و به مرور بعد از یک مدتی نه کوتاه، عادت که ایجاد شد، خودشان شروع میکنند به این نظم مناسب غذایی که در وعدههای اصلی بیشتر بتوانند مصرف کنند.
این در شرایطی است که سالم و نرمال هستند و هیچ مشکلی به جز عادات غلط غذایی ندارند. طبعاً این افراد به فعالیت مناسب روزانه هم نیاز دارند علیرغم توصیههای غلطی که در خانوادهها وجود دارد که به بچههای کم وزن و لاغر میگویند این قدر ورجه وورجه نکن البته فعالیت بدنی نباید خیلی شدید باشد اما باید باشد زیرا سوخت و ساز بدن و متابولیسم تنظیم میشود.
مراکز اشتهایی که در مغز وجود دارد کارشان کنترل سیری و گرسنگی ماست؛ هورمونهایی در این مورد نقش دارد که الان جای بحث راجع به آنها نیست؛ معمولاً افرادی که سالم هستند خیلی این هورمونها درشان دچار اختلال نمیشود فقط بدن با تطابقی که با متابولیسم ایجاد میکند میتواند آنها را کنترل کند و خودش بداند که کی مراکز اشتهایش تحریک شود، کی گرسنه شود؟ کی مصرف کند و کی سیر شود. اما گاهی اوقات باز به بیماریها برمی خوریم ...
توصیهی ما به این افراد این است که غذاها را در وعدههای مکرر و حجم کم
مصرف کنند
* بیماری دیابت نوع یک
دیابت نوع یک از آن دسته بیماریهایی است که در آن، یک نوجوان لاغر است. این نوجوان به کرات دچار افت قندخون میشود و به مصرف قندهای ساده میپردازد تا آن را کنترل کند و یا حتی ممکن است در خودش افزایش قند خون کاذب ایجاد کند. لذا توصیهی ما این است افرادی که به دیابت نوع یک هستند تحت آموزشهای لازم قرار بگیرند که خوشبختانه مراکز زیادی در این زمینه وجود دارد.